وبلاگ شخصی سجاد ضیاءعابدینی

این وبگاه حاوی دیدگاه ها و مطالب سجاد ضیاءعابدینی است.

در این پایگاه اینترنتی تمام تلاشم این است که مطالب جدید و مفیدی در رابطه با آموزش - روانشناسی - سلامت و بهداشت - تغذیه - فرهنگ - هنر - طنز و ... بنویسم.

آخرین نظرات

۵ مطلب با موضوع «هنر :: صنایع دستی» ثبت شده است

۱۸:۴۷۰۶
بهمن

کنده کاری چوب

استان مازندران به سبب مجاورت با دریاچه ی خزر و برخورداری از بارندگی به میزان کافی ، از جمله مناطق سرسبز کشورمان است که دارای جنگلهای وسیع و انبوهی می باشد و فراوانی چوب در این منطقه باعث شده تا از گذشته های دور، روستانشینان و سکنه ی مناطق حاشیه ی جنگلها قسمت اعظم نیازهای خود را از چوب تهیه کنند و در این رابطه به مهارت فوق العاده و قابل تحسینی دست یابند.
در حال حاضر نیز استان مازندران و به ویژه روستاهای ورازده علیا، جوربند، انگتارود و... (از توابع شهرستان نور) جزو مناطق معروف تولید مصنوعات چوبی محسوب می شود و صنعتگران هنرمندی که به کار در این رشته اشتغال دارند با استفاده از تنه ی یکپارچه ی درختان و بدون بهره گیری از ابزار کار مدرن مصنوعاتی هنری و مصرفی متعددی تولید می کنند که از بین آنها جوله ، کلر، لاک، عصا، تخته ی سبزی خردکنی، قاشق و قندانهای تزیین شده با مجسمه حیوانات قابل اشاره است و توانسته در بازارهای محلی و هم چنین بازار سایر شهرهای ایران جای شایسته یی را به خود اختصاص دهد.
چوبی که از جنگلهای استان مازندران به دست می آید به دو دسته ی بزرگ تقسیم می گردد. نخست چوب گیاهان تیزبرگ (نظیر انواع کاج و سرو) که به رنگ های زرد یا سفید متمایل به قرمز دیده می شود و بسیار نرم و سبک است ، قدرت تحمل فشار زیادی را دارد و در مقابل رطوبت و سایر عوامل جوی بسیار مقاوم می باشد و به دشواری تاب می خورد و ترک بر می دارد.
دسته ی دوم چوب هایی که از جنگلهای استان مازندران به دست می آید چوب درختان پهن برگ نظیر راش، بلوط، گردو، زبان گنجشک، نارون ، چنار، ملج، افرا و... است که اگرچه ویژگی های چوب درختان تیز برگ را ندارد، اما کار کردن با آن بسیار ساده است . صنعتگران روستاهای مورد اشاره با بهره گیری از این خاصیت درختان پهن برگ خصوصا ویژگی های درختان ملج و افرا که کار کردن با آن آسان است و در مقابل خشکی یا رطوبت عکس العمل چندانی از خود نشان نمی دهند و در برابر پیچیدگی ، کج شدن و ترک خوردن مقاوم هستند استفاده نموده و محصولاتی تولید می کنند، که هر یک در حد خود زیبا و قابل تامل است و دارای کاربردهای مختلف هنری و مصرفی می باشد.

           

ابزار کار سازندگان مصنوعات چوبی استان مازندران از وسایلی ساده و ابتدایی تجاوز نمی کند و در مجموع عبارت است از: تبر تیشه -  اره – سوهان - چوب ساب - مغار که در اصطلاح محلی رخ نامیده می شود اسکنه ورنده و با کمک همین ابزار کار مختصر است که صنعتگران به چوب بی شکل هویت می بخشند و تنه های قطور و بی روح درختان را به صورت محصولاتی با هیاتهای متناسب در می آورند.
نحوه و مراحل کار سازندگان مصنوعات چوبی استان مازندران به این صورت است که بعد از قطع تنه ی درختان آنها را به اندازه ی تقریبی محصولی که قصد ساخت آن را دارند بریده و سپس با کمک تیشه شکل اولیه یی را که باید داشته باشد می تراشند. سپس محصولی را که به صورت ابتدایی تراشیده شده مدتی در جایی گرم و خشک و در جریان هوای آزاد قرار می دهند تا رطوبت گیری یا به اصطلاح معروف خشک شود و در آخرین مرحله، چوبها را مجددا به کارگاه برگردانده به تکمیل و پرداخت آن که شامل شکل دادن نهایی به فرآورده و پرداخت آن با کمک چوب ساب و سمباده می باشد می پردازند و در نهایت قسمتهای درونی و برونی مصنوع را با ماده یی شیمیائی می پوشانند تا کلیه ی خلل و فرج چوب مسدود گردد و در مقابل عوامل جوی استقامت پیدا کند.
قسمت اعظم مصنوعات چوبی مناطق روستائی استان مازندران دارای مصارف و مشتریان محلی است و بخشی از آن نیز توسط فروشگاههای وابسته به سازمان صنایع دستی ایران در نقاط مختلف کشور عرضه می شود که خوشبختانه با استقبال خوب هموطنان عزیز مواجه شده است .

سجاد ضیاءعابدینی
۱۸:۳۰۳۰
دی

آیینه دوزی

هنر نساجی و بافندگی و بالاخص تزیینات بافته ها در سه تمدن بزرگ شرق یعنی موهنجودارو - هارپا و گندهارا قدمت زیادی دارد. این هنر بعدها توسط هنرمندان مغول به اوج درخشش خودش می رسد و تا امروز ادامه پیدا می‌کند. منطقه بلوچستان پاکستان از دیر باز مرکز بهترین کارهای سوزن دوزی و قلاب دوزی و سایر دوخت های دستی است. در میان کلیه صنایع هنری ریسندگی قدیمی ترین و با اهمیت ترین هنر پاکستان به حساب می آمده است در قرن هایی که سلاطین دهلی و سپس مغولان در شبه قاره حاکم بودند اوج ترقی و پیشرفت کارهای دستی ابریشمی و کتانی بود .
بهترین پارچه های جاز- دیبا- حریر- اطلس کین خواب- شین باف- شیرین باف بیرامی- شوشتری- تبریزی - گل باقالی و دیگر اقسام پارچه در این سرزمین از زمانهای دور تا به امروز تولید می گردد. بطور مشابه صنایع هنری بسیار پیشرفته از قبیل ملیله دوزی- نقره دوزی و قلاب دوزی از زمان صنعت کاری مغول به ارث رسیده است که از میان آنها می توان به زردوزی - گلابتون - کرچوب (نوعی آیینه دوزی به روی لباس) سلما ستاره- کشیده کاری و گوتا کاری اشاره نمود. چکنا کاری یک نوع پارچه پشت چرم است که از آینه و کریستال برای تزیین آن استفاده می شود که به ترتیب نیز معروف است.
آینه دوزی به روی لباس در سند و بلوچستان به عنوان یکی از بهترین صنایع دستی انواع صنایع دستی محسوب می شود که به نامهای گاج- کارموچ- میتی و بلوچ معروفند.
به نظر می رسد هنر آینه دوزی از ایالت بلوچستان پاکستان به سیستان ما راه پیدا کرده است و در آنجا با فرهنگ بومی ما مختلط شده است. این هنر در ایران دوره صفوی به اوج خودش می رسد.

هنر آینه کاری و درکل هنرهایی که به عامه مردم اختصاص دارند از آن جهت بسیار صاحب اهمیت هستند که بی واسطه تر و شفاف تر فرهنگ مردم را منتقل می کنند و در مقایسه با معماری و نقاشی و هنرهای سفارشی هنرمند را در ارائه خواست ها و درونیاتشان آزادتر گذاشته اند.

دوختن آئینه های کوچک با فواصل متفاوت یا یکسان بر روی لباسهای محلی ، جلیقه ، کمربند وآویزهای دیواری با نخ های الوان را آئینه دوزی می گویند. آئینه دوزی گاهی باابریشم دوزی ، قیطان دوزی و بخیه های تزئینی همراه است.
آن هنری که به آینه دوزی شهرت دارد نه تنها دوختن آینه بر روی پارچه است بلکه در اصل مواد متنوع و رنگارنگ و درخشان دیگری نظیر پولک و ... را هم در بر می گیرد. آینه دوزی به سکه دوزی و دکمه دوزی نیز شهرت دارد. این هنر به صورت زیبایی در استان سیستان و بلوچستاندوخته می شود و هنرمندان سیستانی همراه آینه دوزی از خرمهره ، قیطان ، دکمه و منجوقبه اشکال مختلف استفاده می کنند و آینه دوزی گاهی با سوزن دوزی های دیگر همراه است.
زادگاه اصلی این هنر زابل و سیستان و بلوچستان است و کمتر در مناطق دیگر دیده شده است. به آینه دوزی در گویش محلی سامان گفته می شود .
آینه دوزی در بین بومیان طرفداران زیادی دارد و کاربرد اصلی آن تزیین مرکب نو عروسان و اتاق ها و خانه های مسکونی است و برای تزیین لباس هم کاربرد دارد.
آینه دوزی هنری است بسیار زیبا که انداز‌ه‌های مختلف آینه را جهت تزئین به روی چرم یا پارچه می‌دوزند وسایلی مانند افسار اسب و شتر و یا گردنبند بزمیش که رهبری گله را به عهده دارند با آینه صدف و خر مهره تزئین می‌یابد زیرا آینه انعکاس دهنده واقعیت است و می‌تواند هر نگاه بدی را به صاحب آن برگرداند به لحاظ همین خاصیت ویژه آینه دوزی در فرهنگ دوخت‌های سنتی ایران چه روی لباس دوخته شود و چه روی وسایل کاربردی دیگر جنبه طلسم گونه دارد و جهت رفع بدی از آن وسیله یا شخص یا فضایی است در سیستان و بلوچستان آینه گاهی در کنار سکه دوزی گاهی بروی لباس زنان و یا کلاه مردان دوخته می‌شود که البته در بین زنان بلوچ دوختن آینه روی یک سطح تیره به همراه سوزن دوزی‌ها تماماً سیاه رنگ نماد خودشید در دل کویر تشنه است زیرا در کویر آنچه بیش از هر چیز دیگری خود نمایی می‌کند، خورشید سوزان و کویر سیاه رنگ است این نگاه فلسفی به آینه این هنر زیبا را در بین بلوچ‌ها به هنری مقدس بدل ساخته است زیرا بیانگر نگرش و محیط جغرافیایی زیستگاه آنان است آینه دوزی به دو شیوه به روی لباس دوخته می‌شود (زنجیره و دندان موشی) اما امروزه آینه‌های قاب دارکه درکشور همسایه پاکستان ساخته می‌شود به وفور در بازار یافت می‌شود. دوخت این نوع آینه‌ها جنبه هنری ندارد فقط می‌تواند در بعضی مواقع برای تزئین برخی از وسایل مانند کوسن، رومیزی، کیف و . . . کاربرد داشته باشد.از آینه دوزی بر روی لباسهای محلی ، جلیقه ، کمربند و آویزهای دیواری نیز استفاده می شود.

    

    

منبع: irandesert.ir

سجاد ضیاءعابدینی
۱۸:۴۰۲۴
دی

سوخته کاری از هنرهای سنتی و البته فراموش شده ایران زمین می باشد که با همت استاد ندّاف در طی حدوداً یک دهۀ فعالیت احیا گردیده است.در این هنر دقت از جایگاه بالایی برخوردارمی باشد.کوچکترین بی دقتی و حواسپرتی باعث از بین رفتن اثر به طور کامل خواهد شد.تناسب کنتراستهای اعمال شده بر روی چوب نیز از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.در سوخته کاری از دو رنگ اصلی قهوه ای و طلایی استفاده می شود و طیف های مختلفی که از این دو رنگ بوجود می آید ، تعیین کننده زیبایی اثر خواهد بود.خلق کنتراستهای مختلف از دو رنگی که گفته شد و البته برقراری تناسب بین آنها ، تنها هنری است که یک هنرمند سوخته کار پس از انتخاب شایسته طرح باید به منصۀ ظهور بگذارد.

     

       

                               

حساسیت بالا باعث می شود که هنرمند تمام تمرکز و توجه خود را در زمان انجام کار، معطوف به آن کرده و کوچکترین توجهی به اطراف نداشته باشد ؛ چون کمترین اختلاف زمانی در انجام سوخت باعث تغییر رنگ چوب و در نتیجه اختلاف در کنتراستها شده و یا اینکه باعث فرو رفتن نوک بسیار داغ هویه در چوب شده و اثر را از بین خواهد برد.نفس نیز در هنگام انجام سوخت حبس می شود تا کنترل بیشتری بر روی چوب و هویه اعمال گردد.

منبع: irandesert.ir و سایت استاد مرتضی نداف

سجاد ضیاءعابدینی
۱۸:۴۳۰۷
دی

 قلمزنی روی چرم

مرور آثار، علائم، نوشته ها و کتیبه های دوران گذشته تاریخ ایران و نقوشی که در آثار باستانی دیده میشود نشان دهنده این است که ایرانیان قدیم از چرم برای کفش و افزارهای جنبی و لوازم دیگر استفاده می کردند. از ابتدای قرن چهارم تا قرن نهم و دهم فصل نوینی در هنر کتاب سازی گشوده شد و چند نوع جلد تزئینی ابداع گردید که اهم آنها جلدهای سوخت یا (سوخته) و معرق بوده است.
در زمانهای دور هنر نوشتن روی چرم وجود داشته است و شاید نتوان بطور دقیق قدمت این رشته را بیان کرد روزگاری که هنوز کاغذ در اختیار انسان نبوده افرادی بودند که مطالب را روی چرم می نگاشتند و به نسلهای بعد به یادگار می گذاشتند نمونه بارز آن آیات قرآنی است که در صدر اسلام جهت ماندگاری بیشتر بر روی چرم نوشته شده است لذا می توان گفت که هنر قلمزنی روی چرم یکی از قدیمیترین و جذابترین رشته از رشته های صنایع دستی بوده که متاسفانه به دلایلی به مرور زمان منسوخ و از بین رفته است.

اهمیت تولیدات چرمی در بین صنایع دستی تا حدودی مربوط به ساختمان فیزیکی آن می باشد، زیرا چرم ماده ای است که در طی جریان دباغی می توان آن را مانند مخمل، نرم کرد و یا با حرارت شدید فرمهای گوناگون به آن داد.
مراحل آماده سازی چرم شامل خیساندن یا مرحله شستشو در حوضچه های مخصوص، مرحله مو زدایی یا آهک زنی، مرحله آهک زدایی ، مرحله لش زدایی ، تمیز کردن رخ پوست، مرحله آنزیم دادن، دباغی کردن، آبگیری، تراش، ورقه کردن، جور کردن و قلمزنی روی چرم می باشد.
چرم به دلیل قابلیت و خصوصیات آن با تکنیک های متعددی کار می شود از جمله:

1-  قالب گیری
2-  بافت و دوخت
3- حکاکی و قلمزنی روی چرم
4- نقاشی روی چرم
5-  سوخت و معرق چوب
6- گلدوزی روی چرم
7- باتیک روی چرم

امروزه نیز معدود هنرمندان قلمزن روی چرم ضمن احیاء این رشته فاخر، تابلوهای نفیس و ارزشمندی تولید و در اختیار هنردوستان عزیز قرار می دهند کاربردهای این آثار به فراخور سلایق متنوع اشخاص متفاوت می باشد   ازجمله: اهدا به عنوان یادبود و کادو  در مناسبتهای گوناگون – استفاده برای تزئین داخلی منازل شخصی و ادارات – اهداء به عنوان جایزه و یادبود در سازمانهای خصوصی و ادارات دولتی و ...

                             

                                  

حکاکی روی چرم از نظر اصول کار و تکنیک، تشابه زیادی به قلمزنی روی فلز دارد. این تکنیک شاید در خارج از کشور رواج بیشتری داشته باشد اما سابقه تاریخی آن بر روی جلدهای ایرانی هر چند با موتیف های محدودتر، کاملاً مشهود است. برجستگی ها و فرورفتگی های منقوش روی چرم به وسیله قلم های فولادی بر روی آن حک می شود. از ابتدای قرن چهارم تا قرن نهم و دهم فصل نوینی در هنر کتاب سازی گشوده شد و چند نوع جلد تزئینی ابداع گردید که اهم آنها جلدهای سوخت یا (سوخته) و معرق بوده است. در روش ساخت جلد سوخت نقوش گل و مرغ یا تصاویر حیوانات را با طلا و نقره می پوشانند و نقوش را بصورت برجسته با همان رنگ اصلی چرم بیرون می آورند

منبع: irandesert.ir

سجاد ضیاءعابدینی
۰۹:۱۱۰۴
دی

شال بافی

از آنجا که تالشان در گذشته مردمی کوچ نشین بوده اند، بیشترین نیازشان را خود تهیه می کردند.بافت شال نیز یکی از نیاز های آنها بوده است چرا که زندگی شبانی و عشایری آنها در فصلهای سرد سال ایجاب می کرد که از پشم گوسفندان خود، برای تهیه پوشاک و...استفاده نمایند.آنها برای بیشتر نیاز های خود از پشم استفاده می کرده اند ، حتی طناب های تالشیان نیز از جنس پشم بوده است. شال بافی در استان های کردستان و کرمانشاه نیز رواج دارد.

شال نوعی پارچه زمخت و تک رنگ است که از پشم گوسفندان در دستگاه شال بافی بافته می‌شود. شال بافی از هنرهای اصیل و سنتی تالشی‌ها و ییلاق نشینان گیلان بوده است. بهترین نوع شال در دهی به نام کوبولان بافته می‌شود که حتی قابل رقابت با پالتوهای خارجی است اما متأسفانه این هنر امروز در این منطقه رو به زوال است. (فرهنگ دهخدا)، در فرهنگ عمید می‌خوانیم که شال نوعی پارچه ساده یا گلدار است که از پشم یا کرک می‌بافند و یا بالاپوشی که از پارچه پشمی خشن درست می‌کنند و کشاورزان شال را مانند پارچه‌ای دراز و کم پهنا و دور کمر یا دور سر خود می‌پیچند.

            

مواد اولیه شال بافی فقط پشم است .بیشتر پشم مورد مصرف در شال از پشم گوسفندان محلی است و کمتر خریداری می شود،چون اکثر بافندگان شال افرادی هستند که خود گله دارنیستند.تار و پود شال که بصورت پارچه بافته می شود از پشم است و پنبه یا مواد دیگر در آن استفاده نمی شود مگر در بافت سیاه چادر که مقداری موی بز به آن اضافه می کنند.

دستگاه شال بافی:
در منطقه کلور دو وردی است دستگاه به صورت افقی و روبه‌روی بافنده روی زمین قرار می‌گیرد. و این دستگاه شبیه دستگاه جاجیم بافی است، به این صورت که دو پایه چوبی به فاصله یک متر از یکدیگر در زمین محکم می‌شود. دو سر این پایه‌های چوبی به صورت u ساخته شده تا وردنه که شال بعد از بافته شدن به دور آن می‌پیچد روی آن قرار می‌گیرد.

دوک:  برای ریسیدن نخ پشم بکار می رود. دوک از جنس چوب ، سبک و در اندازه های 30-40 سانتی متر می باشد که قابل جابجایی است.

شانه یا "شونه سر خود":  برای حلاجی پشم بکار می رود. این وسیله به شکل شانه ای با دندانه های فلزی  به طول 15 الی 20 سانتی متر است که به شکل عمودی بر روی یک پایه چوبی یا فلزی افقی سوار است.

چرخ:  از یک دوک و یک چرخ و تسمه گرداننده چرخ تشکیل شده است و برلی ریسیدن نخ  پشم بکار می رود.در اصطلاح به چرخ" جهره" می گویند.

دفه:  شانه ای فلزی یا چوبی نسبتا سنگین که بعد از رد کردن هر پود آن را با دفه می کوبند تا پودها بطور مرتب بر روی هم قرار گیرند.

دستگاه شال بافی:  این دستگاه چوبی است و شامل دو ردیف نورد و دو پدال می باشد که در داخل گودال کنده شده قرار می گیرد دستگاه شال بافی هم اکنون بیشتر در روستاهای " آرده" تالشدولاب ، پره سر و مناطق کوهستانی به تعداد بسیار محدود وجود دارد که مناطق اطراف را پوشش می دهد.

ماکو:  یک تخته چوب سبک که در یک سر آن سوراخی برای در گیر کردن پود تعبیه شده و برای عبور دادن نخ یا همان پود از میان دو ردیف تار بکار می رود.

وش تهیه شال بدین صورت است که ابتدا پشم لازم را از پشم گوسفندان انتخاب و تهیه می کنند که خودرنگ می باشند (سفید، شیری، قهوه ای، سیاه)

در این انتخاب ها سعی می گردد تا الیاف نرم و بلند مورد استفاده قرار گیرد. سپس پشم را شسته و خشک می کنند و پس از حلاجی بوسیله شانه، آنرا بصورت نخ  می ریسند. برای رسیدن نخ شال از دوک دستی یا چرخ مخصوص که در اصطلاح محلی به آن (جهره) می گویند استفاده می کنند. این کار تماماً توسط دختران و زنان انجام می گیرد.سرانجام نخهای بدست آمده را که در اصطلاح تالشی «رشته پو» یا پشم رشته شده نامیده می شود را به شکل گلوله های نخی در می آورند و این نخ آمادة بافتن شال یا جوراب می باشد

دستگاه شال بافی شامل دو ردیف نورد بوده و دارای دو پدال نیز می باشد که در داخل گودال کنده شده قرار می گیرد و دراین حالت بافنده روی زمین می نشیند و ماکو را از بین نخهای کشیده شده عبور می دهد و با فشار پدال ردیف نورد را تعویض می کند و دوباره عمل بالا را تکرار می نمایند و با «دَفِه» یا «شانه سرخورد» ردیف های بافته شده را با ضربه محکم می کند. عرض شال معمولاً حدود 40 سانتی متر است که بصورت پارچه ای بافته

می شود و سپس آن را از عرض به هم دوخته و با آب صابون پا می زنند تا بصورت کر کدار و پارچه ای زمخت درآید و شبکه های آن گرفته شود. در این حالت امکان نفوذ برف و بوران در این پارچه بسیار کم است. شال مهمترین و بلکه اساسی ترین پوشش شبانان در سرما و کولاک فراوان کوهستان های سرزمین تالش است.

نژاد گوسفندان منطقه تالش با نژاد ترکی تفاوت عمده دارد که البته شرایط آب و هوایی هم در آن بی تاثیر نیست.به همین خاطر جنس پشم گوسفندان تالش تمیزتر وسفید تر از سایر مناطق است.رنگ این پشم ها سفید ، عاجی و سیاه است.در تالش شال نقش خاصی ندارد و کاملا یکدست سیاه یا سفید است.

منبع: irandesert.ir

سجاد ضیاءعابدینی